تقسیم عراق به سه کشور به نفع عراق شیعه نشین، ایران و منطقه و به ضرر آمریکا، اسرائیل و عربستان خواهد بود
هر اتفاقی یا حرکتی در هر جا می تواند برای یک عده افراد یا پدیده ها مثبت و برای بعضی دیگر منفی باشد و یا حتی می تواند برای بعضی هم مثبت و هم منفی باشد.
حمله یکباره گروه اسلامگرای داعش در شمال عراق و تصرف بسیار سریع منطقه عرب سنی نشین حرکتی است که در صورت پایداری و عدم شکست، تاثیرش برعراق و منطقه بسیار زیاد خواهد بود و بیکباره تمام تاکتیک ها و استراتژی های از پیش ریخته شده را بهم خواهد زد. حتی اگر این تهاجم شکست هم بخورد و عراق یک پارچه باقی بماند باز هم تاثیر زیادی بر استراتژی ها و تاکتیک ها خواهد گذاشت. بهر حال این حرکت یا تهاجم برای بعضی مثبت و برای بعضی منفی است.
در این مختصر به بعضی تحولاتی که برای عراق، ایران و سایرین ایجاد خواهد شد و نکات منفی و یا مثبتی که برای این کشورها بوجود خواهد آمد اشاره مختصری می شود.
در این نوشته فقط به بررسی وقایع در صورت تداوم بقاء داعش در منطقه سنی نشین و ایجاد سه کشور از عراق پرداخته می شود.
تصرف مناطق عرب سنی نشین عراق تنها توسط یک گروه (داعش) و با یک رهبر مقتدر بلامنازع صورت نگرفت بلکه توسط مجموعه ای از نیروها که اکثریت مطلق آنها دانش و تجربه کار سیاسی و کشورداری را ندارند، انجام شد. بسیاری از آنها آرمان های عجیب و غریب اسلامی ارائه می کنند که شاید ابدا ً مناسبتی با اسلامی که محمد و خلفاء راشدین پایه ریزی کردند ندارد؛ بلکه این آرمانها ساختگی است؛ در نتیجه میان خود آنها بزودی درگیری و کشتار داخلی براه خواهد افتاد.
اما اگر با تمام این تفاصیل آنها برای خود کشوری عرب سنی ایجاد کنند و کردهای عراق نیز از این موضوع استفاده کرده اعلام کشوری مستقل بکنند در نتیجه یک کشور عراق شیعه، یک کشور کرد، و یک منطقه پر آشوب بنام عرب سنی نشین باقی می ماند
تجربه طالبان در افغانستان نشان داد تا چنین گروه هائی بخواهند خود را با کشور داری و سیاستهای جهانی تطبیق بدهند راه درازی دارند و در نتیجه فقر و بیکاری در آنجا باعث بسیاری مشکلات خواهد شد، و تمام حمایت های مالی وغیره توسط عربستان و سایر شیخ نشنیان نیز به جائی نخواهد رسید زیرا میان خود آنها اختلاف است ودر نتیجه به نیروهای درون این منطقه نفوذ خواهد کرد و اختلافات آنها را تشدید می کند.
نگاهی به جغرافیای منطقه بعد از ایجاد سه کشور
اگرعراق به سه کشور تبدیل شود:
1- عراق شیعه نشین در جنوب: تمام ارتباطات عراق با دریاهای آزاد را در دست خواهد داشت.
2- عراق سنی: منطقه ای ایزوله و در محاصره خواهد بود.
3- کردستان: کشوری بسته و به نوعی ایزوله خواهد بود.
معنی این تقسیم جغرافیائی این خواهد بود که کردستان و کشور عرب سنی اگر بخواهند تنهامحصول تولیدی خود یعنی نفت را صادر بکنند باید دست به دامن کشورهای همسایه خود بشوند. هرچند برای تولید نیز مشکلات بسیاری خواهند داشت.
همسایگان کشورهای جدید التاسیس چنین خواهند بود.
کشور کردستان: ایران، عراق شیعه و ترکیه ( باضافه عراق سنی) همسایگان کشور جدیدالتاسیس کردستان خواهند بود که به نظر نمی رسد این سه کشور به سادگی با صادرات نفت کشوری به نام کردستان موافقت بکنند؛ بلکه باید باج زیادی به آنها پرداخته بشود.مخصوصا ً اینکه هر سه این کشورها از اینکه قسمتی از مناطق کرد نشین، یک کشور مستقل شده است، ناراحت هستند. بویژه ترکیه ( عضو ناتو) که بیم تجزیه کشورش را دارد راضی به این نخواهد شد که کشوری بنام کردستان تقویت مالی بشود و در نتیجه کردهای ترکیه سربلند بکنند و خواستار تجزیه ترکیه و ایجاد کشوری برای خود بشوند.
کشور جدید التاسیس عرب سنی: کشورجدیدالتاسیس کردستان، عراق شیعه، ترکیه و سوریه همسایگانش خواهند بود. در یک نگاه ساده معلوم می شود که چنین کشوری نمی تواند با هیچکدام از همسایگان خود رابطه داشته باشد و هیچکدام از آنها راضی نمی شود تا نفت این کشور جدیدالتاسیس بی ریشه از کشور آنها صادر بشود. هرچند کردستان خود کشوری است که راه به جائی ندارد و برای صادرات نفت نیازمند همسایگان است.
در نتیجه بحران اقتصادی که دامن این دو کشور جدید التاسیس را خواهد گرفت بزودی آنها را به وضعیت سختی گرفتار خواهد کرد. مخصوصا ً اینکه این متعصبین مذهبی سنی بزودی با اسرائیل و بویژه با نفوذ گسترده آن در کردستان ( عراق) رو در رو خواهند شد.
کشورعراق شیعه نشین: این یکی به واسطه اینکه راه ارتباطی با دریا از طریق خلیج پارس را دارد میتواند مستقیما ً با همه جهان ارتباط برقرار کند. مخصوصا ً کشور همسایه و شیعه او یعنی ایران که مرزهای زیادی با هم دارند می تواند پایگاه خوبی حتی برای مبادلات با یکدیگر باشند و از طریق ایران حتی به شرق آسیا و روسیه متصل بشود و همین برای فرار از انزوای این کشور کافی است؛ حتی اگر از طریق غرب و جنوب ( کویت و عربستان) و شمال (عراق سنی) مورد تحریم قرار بگیرد.
بررسی وضعیت سیاسی منطقه
اگر عراق به سه کشور تقسیم بشود بر مبنای بررسی جغرافیائی فوق دیده می شود که دو کشور ایران و کشور جدید عراق شیعه در کنارهم قرار می گیرند و پشت به پشت یکدیگر داده همدیگر را با نیروی بیشتری حمایت و تقویت می کنند زیرا دیگر مزاحم درون کشوری ( کردها و سنی های عراق) در این راه وجود ندارند. در نتیجه تمام هزینه های صدها میلیون دلاری که عربستان برای تحریک بعضی مردمان عرب در خوزستان کرده بر باد خواهد رفت، زیرا پیشتر پشتوانه آنها عراق و دریافت اسلحه و تدارکات از طریق آن کشور و در نهایت فرار به آنجا بود. ولی زمانیکه عراق به شیعه و سنی نشین تبدیل شود دیگر مسئله عبور و مرور و تحرکات چریکی ووو به این سادگیها نخواهد بود. در نتیجه امکان شلوغی و اغتشاش در جنوب ایران توسط بعضی از اعراب کاملا منتفی خواهد شد.
تذکر این نکته ضروری است که اعراب ایران در کلیت یکی از وفادارترین مردمان به تمامیت ارضی ایران هستند و ابدا ً خود را وابسته به هیچ کشور عربی دیگری نمی دانند. تنها احتمال این بود که با همجواری آنها با عراق شاید گرایشی در تعداد اندکی از آنها برای وحدت با عراق باشد ولی بعد از حمله صدام حسین و کشتار اعراب خوزستان این تمایل به میزان بسیار زیادی نزول پیدا کرد و با تجزیه عراق شاید کاملا صفر بشود.
با تجزیه عراق و تبدیل جنوب آن به کشور عراق شیعه اگر کمترین فکری از جنگ و تجزیه در اندکی از اعراب خوزستان ( اعراب در اشکال مختلف در سراسر ایران به صورت گسترده ای زندگی میکنند) باشد با در محاصره قرار گرفتن آنها همه این نقشه هائی که بعضی کشورهای شیخ نشین واسرائیل و غرب کشیده اند کاملا ً بر باد خواهد رفت. شاید این یکی از دلائلی باشد که آمریکا و اسرائیل با قدرت گیری سنی های متعصب و تقسیم عراق مخالف هستند، زیرا تداوم آشوب در عراق و ایجاد جنگ در منطقه به نفع آنها است. تا زمانیکه عراق شامل سه دسته بزرگ عرب های شیعه و سنی و کردها (که خود به شیعه و سنی و… تقسیم می شوند) است می توان در آن کشور بلواهای بزرگ براه انداخت و از طریق عراق چند ملیتی تروریست به سایر همسایگان فرستاد و در منطقه آشوب کرده و جنگ براه انداخت. ولی بعد از تجزیه عراق به سه کشور دیگر آن امکان به میزان بسیار زیادی تحلیل خواهد رفت.
وضعیت کردستان ایران و تجزیه آن چگونه خواهد شد.
در ابتدا باید توجه کرد که نقشه کردستان در اسرائیل تهیه شده است.
آنها نقشه خیالی خود از کردستان را آنقدرتوسعه دادند تا از مرحله عقل سالم کاملا ً عبور کرد.
در اساس کردستان ایران یعنی آن منطقه با سابقه ای تاریخی که زبان مردمانش کردی و با فرهنگی نزدیک بهم هستند و شاید تمایل داشتن یک کشور را داشته باشند آنقدر بزرگ نیست که در نقشه واهی و احمقانه آنها آمده است. بلکه تنها می تواند در شمال از نقده شروع و در جنوب به روانسر( در شمال کرمانشاه) و از شرق تا اسد آباد در غرب همدان محدود بشود.
مسلما ً اگر کسی کمترین آشنائی با مردمان لر که شاید بزرگترین اقوام ایران را تشکیل می دهند داشته باشد می داند که این قوم که برای سالیان در غالب زندیه ( کریم خان زند و بقیه) بر ایران حکومت کردند خودشان را شاید از هر ایرانی ایرانی تر بدانند. حتی نمی توان کمترین در صدی در میان مردمان لرستان و بختیاری (که در نقشه کردستان توسط اسرائیل جای داده شده اند) یافت که تمایل داشته باشد کرد نامیده شده و به کشور جدیدالتاسیس به نام کردستان در مقام تجزیه از ایران رضایت بدهد. اما متاسفانه این نقشه احمقانه ای که اسرائیل تولید کرده است برای کردها بوده و آنها نیز به واسطه کردهای یهودی آن را به سایرین تلقین کرده اند.
بر مبنای آماری که کردهای عرب یهودی ساکن اسرائیل در سایت اشان گذاشته اند تعداد آنها در اسرائیل 160000 نفر می باشد.
ولی آیا پس از تجزیه عراق به سه کشور کردهای ایران خواستار جدائی از ایران و پیوستن به کشور جدید کردستان خواهند بود؟ این مسئله ساده ای نیست زیرا اولا ً تعداد زیادی از آنها با سایر مردمان این کشور پیوند خانوادگی برقرار کرده اند و آن تفاوتی هم که در سایر کشورها مانند عراق میان کرد و عرب بود در میان ملل و یا اقوام ِ ایران چند ملیتی( کرد، ترک، لر، عرب، بلوچ، طبری، مازنی و…) نبوده و نیست. در نتیجه به نظر می رسد بسیاری از آنها بودن در یک مجموعه بزرگ و چند میلتی با امکانات بیشتر را ترجیح بدهند.
کردهای ایران با زندگی در شهرهای بزرگ ایران با هیچ مشکلی روبرو نیستند و در این شهرها با مردمان آنها کاملا یکی شده اند همچنین می بینند که سایر اقوام و ملل نیز در این شهرها ساکنند و شهرهای بزرگی مانند تهران، مشهد، تبریز، اهواز و… مملو از مردمان گوناگون است. این تداخل قومی در ایران شباهتی با اکراین و یا کشورهای بلوک شرق مانند یوگوسلاوی سابق و… (کشورهائیکه نیروهای خارجی توانستند مردمان آنها راتحریک به کشتار یکدیگر بکنند) ندارد.
اما حتی در صورت جدا شدن کردستان از ایران، هیچ ایرانی صاحب فهم و عقل سالم کمترین آزار و اذیتی به هموطنان کرد خود نخواهد رساند و آنها را مجبور به فرار نخواهد کرد. اینکه مردمان کرد ایران چنین چیزی را دقیقا حس می کنند خود باعث تقویت باقی ماندن در یک مجموعه بزرگ است.
بهر حال به نظر نمی رسد تمام کردهای ایران مایل به تجزیه از این کشور و ایجاد کشوری مستقل برای خود و یا با کردهای عراق و ترکیه باشند.
توجه باید کرد که تجزیه کردستان از ایران، صدمات اقتصادی و یا سیاسی جدی و شدیدی همانند عراق، ترکیه، یوگسلاوی و سایرین بر ایران وارد نمی کند.
چرا تجزیه عراق به نفع ثبات در ایران و منطقه است
با تجزیه عراق بزرگترین برگ برنده غرب واسرائیل یعنی ایجاد نفاق در این کشور و تاثیر گذاری آن بر منطقه و مخصوصا ً همسایه آن ایران از بین می رود و برعکس از طرفی دیگر مشکلاتی برای خود آنها ایجاد می کند.
از جمله مشکلاتی که برای آنها ایجاد می شود آن است که همین نیروهای بسیار فناتیک و وحشی ای که تولید کرده اند پنجه بر روی خود آنها خواهند کشید؛ درست همانند بسیاری نیروهای اسلامی که در منطقه تولید کردند. این نیروها اگر از حمایت مالی برخودار نشوند بزودی از میان خواهند رفت. ولی با ایجاد یک کشور برای آنها، بهر صورت و کیفیت آنها از کمترین بودجه برخودار خواهند شد و در ضمن یک پایگاه بنام کشور نیز در اختیار آنها قرار خواهد گرفت. و از جانبی آنها خیلی سریع مقداری از نیروی خود را نیز صرف مبارزه با اسرائیل و غرب ( بیشتر آمریکا) خواهند کرد. شاید داستانی تقریبا همانند طالبان بوجود بیاید که از جانبی تفاوتهای اساسی نیز با آنها دارد. این از آن چیزهائی است که از هم اکنون وحشت اسرائیل و آمریکا را بر انگیخته و در نتیجه از حضور نظامی ایران در عراق نه تنها انتقاد نمی کنند بلکه تلویحا ً دفاع هم می کنند.
حضور نظامی علنی ایران در عراق ( و غیر علنی آن در سوریه) از بزرگترین وقایع چند قرن اخیر ایران است. ایران برای قرن ها نه تنها قادر به حضور نظامی در هیچ کشوری نبود بلکه حتی قادر به حفظ خود نیز نبود. اما اکنون بعد از چند قرن ایران به جرگه قدرتهای جهانی پیوسته و قادر شده تا در اولین قدم در کشورهای منطقه حضور نظامی بیابد.
از طرف دیگر نفوذ اسرائیل توسط کردهای یهودی در کردستان عراق انکار ناپذیر است و از هم اکنون نیز درگیری در این خصوص و مخالفت بعضی اکراد با این حضور در میان آنها شروع شده است و بسیاری از اینکه اسرائیل در سرزمین اشان صاحب نفوذ و تعیین کننده است بسیار ناراضی هستند و امکان درگیری نظامی نیز در میان آنها بسیار زیاد است.
اما تا زمانیکه خطر خارجی و مسائلی از جمله ایجاد یک کشور مطرح می شود این مسئله درگیری با نیروهای طرفدار اسرائیل در مرحله پائین تر باقی می ماند ولیکن با ایجاد یک کشور مستقل کردستان آنگاه در این کشورجدید التاسیس نیز آشوب و جنگ براه خواهد افتاد و کردهای غیر یهودی خواستار قطع رابطه با اسرائیل خواهند شد.
پی آمد ایجاد کشور کردستان خود می تواند تقسیم آن به شیعه و سنی نشین باشد. البته هرچند این مسئله نیز نکات منفی دارد ولی برای مردمانی که با شیوه ای خاص در این منطقه زندگی می کنند شاید تجزیه شدن به مناطقی که با یکدیگر مشکل کمتری دارند بهتر باشد زیرا آنها به سختی می توانند سیستمی را به اجرا بگذارند که همه کردها را راضی بکند.
پس در این مرحله چنین است که با تجزیه عراق یکی از دست آویزهای غرب و اسرائیل برای راه اندازی جنگ در کشورهای منطقه بر علیه یکدیگر کمتر و حتی برعکس بر علیه خودش می شود.
همچنین احتمال ایجاد آشوب در ایران کمتر می شود و برعکس با تکیه دو کشور شیعه ایران و عراق قدرت آنها بیشتر می گردد.
نهایت اینکه اگر عراق همانند هندوستان کشوری با سابقه حکومتی مشخص بود، می توانست شیوه ای چون هندوستان در متحد کردن مردم، ملل یا اقوام و ادیان مختلف در پیش بگیرد. ولی کشورهائی مانند عراق، عربستان و… که تا چند دهه پیش زیر سلطه عثمانی بودند پس از جدا شدن با مدیریت معقول و با تجربه و قدرتمند اداره نشدند در نتیجه با مشکلاتی روبرو شدند که شاهد بودیم و از جمله آنها همین عدم توان در اداره کشور به نوعی که حداکثر مردمان راضی باشند، می باشد. بهمین دلیل برای غرب بهم ریختن اوضاع داخلی عربستان و در نتیجه کشتن شیوخ آنجا ابدا ً کار سختی نیست.
بعد از تجزیه عراق نوبت عربستان و شیوخ نفتی است
اما بعد از تجزیه عراق، غرب به سختی می تواند در این کشورها آشوب و جنگ برپا کند و چون تقریبا تمام برنامه هایش در منطقه به اجرا در آمده یا به بن بست رسیده مرحله بعدی آن است که عربستان و کشورهای شیخ نشین نفتی و پولدار را به آشوب بکشد. اما نفع آنها در این آشوب ها کاملا ً و مستقیما ً مادی و نقدی است.
شیوخ نفتی رویهم صدها میلیارد دلار نقد در بانک های آمریکا و سایر کشورها که متعلق به یهودیان صهیونیست است دارند. با ایجاد جنگ داخلی وسرنگون کردن و کشتن این شیوخ به راحتی بانکداران صهیونیست صاحب چند هزار میلیارد دلار می شوند و در نتیجه بانک های آنها و کشور اسرائیل و آمریکا از بزرگترین بحران اقتصادی نجات می یابند.
هم اکنون آمریکا بزرگترین کشور مقروض دنیاست که مبالغ نجومی به سایرین و مخصوصا ً چین بدهکار است و آن پولهائی هم که در بانک های آمریکاست حاصل فروش نفت کشورهای شیخ نشین است که به آنها پرداخت نشده بلکه تنها به آنها رقم داده شده است و پولها در بانک های صهیونیست ها در آمریکاست.
بدون کمترین تردیدی بعد از پایان پروژه ها در عراق و سوریه ( که عملا مدتی است آمریکا و غرب شکست خود در آنجا را پذیرفته اند) نوبت به این شیخ نشین ها وبالا کشیده پول آنها می رسد و در این میان کمترین کاری هم از دست این شیوخ بر نمی آید. زیرا دیده می شود علیرغم اینکه کشور سوریه یکی از سکولارترین ها بود و آزادی های آن ابدا قابل مقایسه با عربستان نبود چگونه سوریه را مورد تهاجم تبلیغاتی قرار دادند؛ حال برای عربستان ابدا ً کار با مشکل روبرو نمی شود و کافیست فقط چند موضوع ساده مانند عدم اجازه زنان برای رانندگی و یا اعدام با شمشیر را مطرح کنند تا همه دنیای غرب یک شبه از خواب بیدار شده دلشان بحال بدبختی زنان و مردمان آنجا بسوزد و بسیار ساده تر از سرنگون کردن صدام حسین و قذافی این شیوخ برکنار و کشته بشوند تا آن همه پول های بی صاحب در بانک های صهیونیستها به صاحبان بانک ها برسد.
شاید شیوخ عرب از همین حالا سرهای خود را جدا شده از تن و جلوی چشم می بینند.
نتیجه:
تمامی نقشه هائی که آمریکا و اسرائیل برای منطقه کشیدند با شکست استراتژیک و نهائی روبرو شده است و به این ترتیب بزودی شاهد تحولات اساسی در سطح منطقه خاورمیانه و جهان و حتی محو اسرائیل خواهیم بود.
از مهمترین نکات این است که ایران پس از قرن ها که نه تنها هیچگاه در بیرون از مرزهایش توان حضور نظامی نداشت بلکه توان حفظ خود را هم نداشت اکنون در جنگ های افغانستان، حزب الله علیه اسرائیل، سوریه و چند جنگ دیگر بطور غیر علنی و یا نیمه علنی و در این جنگ درعراق به صورت کاملا ً علنی حضور یافته است. این حضور معنای بسیار بزرگی در جهان امروز دارد. کمتر کشوری میتواند در برابر قدرت بزرگ آمریکا و ناتو قد علم کرده و در جنگی که درکشورهای دیگر است حضور یابد زیرا این حضور مختص این قدرتهاست و به هیچ کشور دیگری اجازه نمی دهند و با او برخورد جدی می کنند ولی ایران توانسته است این طلسم قدرت را بشکند و خود را به عنوان یک قدرت نظامی در جهان نشان بدهد.
نکته مهم دیگر این استکه اگر عراق شیعه ایجاد بشود برای اولین بار دو کشور شیعه در جهان پیدا می شوند که از قضا همسایه هم می باشند این مسئله به آنها قدرت بسیار زیادی در جهان خواهد داد. از جانب دیگر همسایه بودن عراق شیعه با سوریه علوی ( شیعه) آن را به دریای مدیترانه وصل خواهد کرد و همچنین در کنار لبنان و حزب الله قرار خواهد گرفت در نتیجه جهان مستقل و علنی شیعی از دریای مدیترانه تا شرق ایران گسترده خواهد شد و اگر توجه شود که تعداد بسیار زیادی از مردم افغانستان و پاکستان نیز شیعه هستند در نتیجه این گستردگی و در عین حال همجواری قدرت زیادی به آنها خواهد داد.
ژوئن 2014 خردادماه 1393
جنبش روشنفکری – ایران