جنگ به زودی به عربستان خواهد رسيد


هدف عربستان!

جنگ به زودی به عربستان خواهد رسید!

حافظه تاریخی برای سیاسیون اهمیت زیادی دارد. چند سال پیش علنا اعلام شد که جنگی سراسر منطقه را خواهد گرفت  و همه چیز منطقه تغییر خواهد کرد و چنین شد.

در اساس جنگی که از افغانستان شروع شده بود به  ایران و عراق رسید ولی بهر شکل ایران توانست خود را از مهلکه نجات بدهد. اما سایر کشورهای درگیر یک به یک بطور وحشتناکی ضربه خوردند و یا از هم پاشیدند.

ایران در این بحران ها با الگو برداری از غرب و مخصوصا ً آمریکا، به ایجاد مراکز تحقیقاتی ( اتاق های فکر که در اساس هر کدام باندازه یک دانشگاه است) پرداختند. این مراکز به ایران اجازه می دهد تا برنامه های نزدیک تری به واقعیات و برای برخورد با بحران های بین المللی بریزد و حتی از جنگها و بحران ها بگریزد.

تحریم ها نیز به ایران کمک کرد تا پولهای کمی از ایران به بانک های آمریکا ریخته و آن پولها بلوکه بشوند.

تحریم ها همچنین دلیلی شد که آنها نتوانستند تعداد قابل توجهی از ایرانیان را به بردگی و یا خیانت بکشند و بوسیله آنها درایران و منطقه جنگ براه بیندازند.

اما شیوخ عربستان میزان تولید و فروش نفت را بالا بردند. در نتیجه هرچه پولهایشان در بانک های صهیوینستی بیشترمی شد وابستگی آنها به پولهایشان زیادتر می گردید، آنهم پولی که دسترسی به آن ممکن نبود و نیست و همین امر آنها را به خدمتگزار و در نتیجه ” مسلمانان صهیونیست ” تبدیل کرد.

اشاراتی مختصر به بعضی نکات:

غرب مدتی است که متوجه شده  دیگر توان ادامه مبارزه و درگیری با ایران را ندارد و اگر بخواهد به این کار ادامه بدهد تمام نقشه ها و برنامه هایش متوقف و در نهایت به شکست خواهند انجامید. در نتیجه تلاش می کند تا بنوعی مشکلش  را با ایران حل کرده و به بقیه برنامه ها بپردازد که از آن جمله برخورد با روسیه و شروع جنگ در عربستان است.

ترکیه داستانش دیگر است زیرا نه تنها بنیان های اقتصادی آن کشوردردست غربیها و صهیونیستهاست بلکه دولت آن نیز چند دسته بوده و هرکدام هم وابسته به یکی از این کشورها و یا قدرتهاست.

همکاری با ایران در حل قضیه اتمی و بحران داعش درعراق، کمکی به غرب برای تحریم روسیه شده است.

غرب اکنون یک درگیری اساسی با روسیه پیدا کرده است. اما نمی تواند هم زمان با روسیه و ایران درگیر بشود زیرا نه تنها توان آن را ندارد، بلکه این کار به نزدیک تر شدن این دو کشور می انجامد که ممکن است در نهایت به یک اتحاد استراتژیک میان آنها بینجامد و روسیه را ناگزیر کند ایران را هرچه زودتر به عضویت کنفرانس شانگهای بپذیرند و از آن فراتر اعضاء کنفرانس مجبور شوند یک سیستم مالی جدید بوجود آورده و اتحادیه نظامی قوی در کنار آن ایجاد بکنند. در نتیجه باید شکافی میان آنها ایجاد کرد و برای ایجاد آن و ادامه دخالت در خاورمیانه، غرب باید رابطه با ایران را خوب بکند.

اجازه ورود ایران به جنگ در عراق برای زمینه چینی حمله به عربستان است.

از مدتی پیش آرام آرام زمینه چینی ها و اتهام هائی برای کشاندن پای عربستان سعودی در بعضی مسائل و مشکلات منطقه و جهان شروع شد. اکنون  با آمدن داعش در عراق این زمینه چینی ها بصورت نیمه علنی نیمه مخفی عمل می کند. همه جا داعش را به عربستان نسبت می دهند؛ و از طرفی اجازه می دهند تا ایران در عراق وارد جنگ بشود و حتی او را بنوعی قهرمان آزادی بخش عراق نیز نشان می دهند.

جنایات داعش و از طرفی کارهای غیر معقول و منفور آنها ( مثلا در نابودی میراث تاریخی بشری در عراق) نشان می دهد که حتی دولتهای عربستان و ترکیه نیز کنترل کامل براین نیرو را ندارند، ولی آنچنان در دام خود تنیده گیرکرده اند که نمی توانند کاری بکنند. اما همزمان باید این نکته را هم در نظر داشت که اسرائیل و آمریکا در هدایت داعش در پشت پرده ( حتی جنایات و کشتارها و تخریب اماکن تاریخی) نقش اساسی دارند و با این اعمال هر چه بیشتر زمینه برای محکومیت عربستان محکم تر و آماده تر می شود.

در کنار این مسئله، ترکیه و عربستان و از آنها عقب مانده تر اردن  ابدا ً همانند ایران عمل نکردند و آنها از موسسات ملی تحقیقاتی ِ قوی و بزرگ برخوردار نیستند تا بدانند چه کرده اند، چه نیروهائی در منطقه دست دارند و… و در نتیجه چه باید بکنند.

بزودی نقشه غرب پیاده خواهد شد و با جنگ داخلی و یا به اصطلاح انقلاب مردم برای دمکراسی و حقوق بشر در عربستان و کشتن شیوخ، پولهای آنها را در بانک های صهیونیستها در آمریکا ( که مبلغی  بیشترهزار میلیارد دلار نقد است) را به جیب می زنند و شاید همین مقدار سرمایه های آنها در غرب مانند ساختمان ها و صنایع و… را مفت و مجانی صاحب می شوند.

شیوخ عربستان ناتوان شده و خود را در تنگنا گذاشته اند و هیچ راه گریزی نمی بینند. از یک طرف زنگ خطر جنگ داخلی و نابودی خود را می شنوند واز طرف دیگر ایران کشور همسایه که می تواند تنها حامی اشان باشد را با فشار اربابان صهیونیست نمی توانند بپذیرند.

آمریکا در جنگ با ایران شکست خورد.

اظهارات وزیر خارجه آمریکا مبنی بر اینکه تنها راه حل بحران سوریه مذاکره با بشار اسد می باشد، نتیجه شکست آمریکا در برابر ایران در منطقه است. جنگ ایران و آمریکا ( اسرائیل) در قالب جنگ های منطقه (آمریکا با کشورهای منطقه) روی داد که با شکست هائی که از ایران در تمامی این کشورها خورد، مجبور شد جام زهر را بنوشد و با ایران صلح بکند. حاصل این صلح نیز کنار آمدن در باره پرونده هسته ای ایران و نیز پایان درگیری های نظامی با ایران است که یکی از آنها همین پایان جنگ در سوریه می باشد.

ایران نباید فریب بخورد و روسیه را از دست بدهد.

برای این دو همسایه بزرگ، بسیار مهم است که پشتیبان یکدیگر باشند و در این دنیائی که صهیونیستها با ایجاد بانکهای بزرگ، پول تمامی مردمان جهان را در اختیار گرفته اند و ضمن کنترل جهان، هر مقدار هم بخواهند به اعضاء گروه خودشان وام می دهند (و در نتیجه صاحب صنایع و تجارت بیشتری می شوند)؛ باید میان این دو همسایه بزرگ روابطی بسیار قوی تر آنچه هست ایجاد گردد.

اسفند ماه 1393   مارس 2015                     جنبش روشنفکری – ایران

info@intellectualism-movement-iran.com

www.intellectualism-movement-iran.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *