توهين به رهبران عقيدتی مردم محکوم است


توهین به رهبران عقیدتی مردم محکوم است

اخیرا در طی چند مرحله و هربار از نقطه ای در اروپا و با استناد به آزادی بیان و عقیده تصاویر زشت و غیر واقعی از محمد رهبر عقیدتی  یا پیامبر مسلمانان انتشار یافته است.

هر چند ادعا میشود که انتشار این تصاویر در راستای دفاع از آزادی بیان و عقیده است اما ابدا بنظر نمیرسد چنین چیزی مبنای این کار زشت باشد.

محمد انسانی بزرگ در تاریخ بشریت بود که توانست آنگاه که دو قدرت بزرگ آن زمان یعنی ایران و روم تضعیف شده بودند و نیاز بیک قدرت جدید برای کنترل جهان بود این نیرو را ایجاد کند.

سیستمی که محمد بنیان گذاشت توانست دنیای آشوب زده و بی ثبات آن زمان را آرامش و ثبات  و امنیت بخشد. صلح و امنیتی که بعد از محمد بر جهان و یا سرزمینهای تحت تسلط مسلمانان حاکم شد باعث سرعت بخشیدن به رشد تمدن بشرگردید.

حتی اسکندر با وجودیکه یکی از بزرگترین فلاسفه تاریخ بشر “ارسطو” را بعنوان معلم در سپاه خود همراه  داشت ابدا نتوانست تاثیری هم سطح محمد بر افکار و زندگی مردم جهان بگذارد.

مغولان بزرگترین گستره سرزمینی  درجهان و در طول تاریخ بشر را ایجاد کردند؛ چنگیز خان نیز  قوانینی بعنوان  “یاسا” داشت. اما از مغولان  نیز تاثیری همانند محمد بر جهان گذاشته نشد.

تاثیری که محمد بر جهان گذاشت تنها شامل سرزمین های اسلامی نبود بلکه بر تمامی جهان و آینده بشر گسترش یافت.

باید با قاطعیت گفت برخلاف آنچه که میگویند ” نهضت رنسانس یا بیداری و پیشرفت غرب از ایتالیا و یا از سیسل شروع شد”؛  این تحول در برخورد با سرزمین های اسلامی حاصل گردید.

جنگهای صلیبی و آمدن اروپائیان از دورترین نقاط اروپا به سرزمین های آباد و متمدن خاورمیانه چشم آنها را بروی دنیائی دیگر باز کرد. حکام سیسیل نیز در همین ارتباط و بعد از جنگ با مسلمانان و آشنا شدن با سیستم حکومتی و تمدن مسلمانان از این تمدن بهره بردند؛ ازجانبی اروپائیان غربی از بی تمدنی عمیق  رنج میبردند.  ریچارد معروف به شیر دل،  شاه انگلیس از جامعه ای بسیار عقب ماند ه به این قسمت آمد بطوریکه حتی سایراروپائیان او را به تمسخر میگرفتند. اما او پس از برخورد با تمدن اسلامی در سرزمین های خاورمیانه،  یکه و تنها ولی با انباری از تجربه و دانش فراگرفته از تمدن شرق به کشورش باز گشت و پایه های اولیه تحول در انگلیس بسیارعقب مانده  را ریخت.

از جانب دیگر افکار محمد برخلاف بعضی از متفکران برپایه خشونت و قتل و غارت نیست.

در افکار محمد تبلیغ صلح و بخشش بر خصومت و کشتار کاملا میچربد.

برخلاف موسی و عیسی و تعدادی دیگر،  محمد شخصیتی واقعی است و تمام تبار و سابقه اش در زندگی مشخص میباشد. او فردی امین و مورد اعتماد و نجیب بود.

پس درج  چنین تصاویری که ابدا با واقعیت نسبتی ندارد نمیتواند مبنائی اصولی و انسانی داشته باشد. بلکه بنظر میرسد که برنامه و اهداف خاصی از تخریب و یا ترور شخصیت محمد وجود دارد.

1- میتواند عاملی برای  جریحه دارد کردن احساسات معتقدان به محمد باشد تا آنها را به عکس العمل  تند وادارد و پس از آن ادعای مظلوم نمائی بکنند.

نباید فراموش کرد هر انسانی بطور طبیعی در مقابل بعضی حرفها و یا حرکات عکس العمل نشان میدهد. آگاهی از این حساسیت و انجام آن  بمعنی هدف آگاهانه؛  تحقیر و در نتیجه تحریک میباشد.

بسیاری از مردم جهان از توهین ناموسی به مادرشان تمام اختیار و کنترل خود را از دست میدهند. حال اگرعده ای در گوشه ای از دنیا نسبت به مادرشان حساسیت ندارند و از طرفی این حساسیت را در دیگران میدانند، چنین حرفی را بزنند و بعد ادعا کنند چرا عصبانی شدی و بجای حرف در برابر حرف عکس العمل فیزیکی نشان دادی حرف غیر منطقی زده اند و مسئولیت هر اتفاقی با خودشان است.

قرار نیست رفتارها( رفتار دراین نوشتار بمعنی عام است که شامل کردار، گفتار و… میشود) در همه جا و با همه کس یکسان باشد. رفتارهائی که در ادارات از جانب کارمندان با روسا میشود و مخصوصا بعنوان مثال درهمان روزنامه ها با مدیران و صاحبان صورت میگیرد نمی تواند با رفتار عادی آنها در منزل و کوچه و خیابان و حتی با سایر کارمندان، یکسان باشد. حتی رفتار دو دوست صمیمی زمانی که با هم هستند و زمانیکه در مجامع میباشند با هم  متفاوت است.

رفتار مردم در کلیسا و مسجد و کنیسه و هر محل عبادتی با رفتار همان مردم در خارج متفاوت است.

کسی نمیتواند وارد حریم ( بمعنی عام از هرمحلی مانند خانه، کاخ و… گرفته تا سایر حریم ها) دیگری بشود و هرچه خواست بگوید و انتظار داشته باشد بعنوان آزادی بیان هیچ عکس العملی بغیر از چند کلمه پاسخ نگیرد. نمیتوان وارد کلیسا، کنیسه، مسجد و هر معبدی شد و هرچه که بدهان آمد به رهبر فکری و تفکرات حاکم بر آن محل گفت و انتظاری بیشتر از پاسخ دندان شکن نداشت.

مردم ممکن است بدلائل فرهنگی در منزل با نزدیکترین اقوام رفتاری داشته باشند که برایشان بسیار عادی باشد اما در خارج از منزل آن رفتار ابدا شایسته و قابل تحمل برای دیگران نباشد، پس نباید آن رفتار را با بکنند؛  بلکه باید رفتاری برابر پسند جامعه و دیگران انجام دهند تا سایرین حمل برتوهین نکرده پاسخ سخت و حتی دندان شکن ندهند. همچنین است رفتاری که در فرهنگهای جوامع مختلف متضاد یکدیگرند و باید رعایت همدیگر را بکنند وگرنه هیچ  صلح  و آرامشی در هیچ جای جهان  نخواهد بود.

همه دنیا میدانند که کشتن یک گاو در محله هندوها به چه معنی است و آنانکه چنین میکنند در واقع اعلام جنگ میدهند.  پس آنانکه چنین عکسهائی را منتشر میکند نیز اعلام جنگ داده اند و مسئولیت تمام عواقب آن برعهده خودشان است.

حرف میتواند جنگ یا صلح براه اندازد حرف باد هوا نیست.  بر همین اساس این نقاشی ها هم تنها رنگ و روغن و جسمی مرده  نیستند،  بلکه هدف دارند و هدف گفتن چیزی است که پاسخ آنرا هم میجوید، پس نباید از پاسخ گله کرد زیرا،آنکه چنین کرده میبایست نوع پاسخ را هم میدانسته باشد.

دولتها و مردم غرب اگر با استدلالات بالا مخالف هستند باید در قدم اول اثبات کنند که بهیچوجه با جنگ که عمل یا عکس العملی تند و خشن میباشند مخالفند. اما چنین نیست و خود آنها تمامی جنگها در قرون اخیر را براه انداخته اند.  اگر در مواردی خود در این جنگها دست نداشته اند و ظاهرا با جنگ و خشونت و برخورد تند مخالفند و میخواهند تا مسائل با مباحثه یا دیالوگ و بصورت صلح آمیز حل شوند؛ پس میبایست کشو ری را که جنگ برا ه انداخته مورد شماتت و تحریم قرار میدادند،  درحالیکه چنین نیست و دیده میشود روابط همین کشورها با آمریکا و اسرائیل  که بزرگترین جنگ طلبان و خشن ترین و بیرحم ترین کشورها هستند و باعث مرگ و نابودی ملیونها انسان میگردند؛

نه تنها قطع نمیشود بلکه برعکس با ضعفا و آنها که تحت ستم هستند محدود میگردد.

2- شاید هدف لوث کردن ماجرا است. مثلا آنقدر اینکار را در جاهای مختلف انجام بدهند تا مسلمانان ازعکس العمل خسته بشوند،  نیزاین نوع تحقیرعادی بشود. اما باید در نظر گرفت که عاقبت این عمل دامن همه را خواهد گرفت و همزمان چهره همه دیگر انسانهای برجسته جهان نیز لوث خواهد شد.

نتیجه آنکه هیچ چیز با حرمت در جهان باقی نمیماند.

واقعیت اینستکه اگر کسی میتواند محمد و افکار او و یا هر شخصی دیگر و افکارش را به نقد  معقول، مودبانه و آکادمیک بکشد هیچ کس جلوی او را نخواهد گرفت. کمااینکه میتوان گفت چنین عملی در مورد تمامی متفکران و صاحب نظران جهان( و از جمله محمد) صورت گرفته و مخصوصا در عصر حاضر انجام میگیرد و در مجموع نیز انتقادات و نظرات ارائه شده  نیز در تمام جهان منتشر میگردد و کمتر موردی پیدا شده که چنین شیوه برخوردی در جائی زیر سئوال برود. کمااینکه اکنون در تمامی دانشگاههای دنیا محققین آزادانه با تمامی نظرات برخورد میکنند.

جنبش روشنفکری ایران  درعین حالیکه حق نقد نظرات دیگران را برای خود محفوظ  میدارد،  در مقابل حق انتقاد از جانب دیگران برخود را نیز میپذیرد. اما نه به صاحب نظران  دیگر توهین میکند و نه برخورد توهین آمیز از جانب دیگران را برخود و یا دیگری  میپذیرد.

جنبش روشنفکری ایران جنبشی  کاملا مستقل با ایدئولوژی خاص و مشخص و مجزای از تمامی ادیان، ایدئولوژی ها و افکار موجود در جهان میباشد. این نوشتار نیز تنها برای دفاع از یک عقیده خاص نیست بلکه همه را شامل میشود و معتقد است:

انسانهای بزرگ و افکار بزرگ علیرغم اینکه با آن موافق یا مخالف باشیم متعلق به تمامی بشر است.  همانگونه که به یک اثر تاریخی بجا مانده در هرگوشه ای از جهان  بعنوان یادگار تمامی بشر نگاه کرده متعلق به همه جهان دانسته و گرامی میداریم، لازم است  تا افکار انسانهای بزرگ که افتخار تمامی بشریت هستند را نیز گرامی بداریم و بر همین مبنا صاحبان این افکار را متعلق به همه جهان دانسته و در همه جا و همه حال ارج بگزاریم.

کسانیکه خلاف این عمل میکند یا انسانهائی نادان هستند، که در اینصورت وظیفه عموم مردم و ارگانهای دولتی و مخصوصا رسانه های همگانی است تا به آنها آگاهی بدهند؛  یا هدفی خاص را از تخریب و ترورشخصیت مخالفان خود پی میگیرند.

اما آنگاه که خود رسانه های عمومی وارد این ماجرای توهین آمیز میشوند شک وجود توطئه ای برنامه ریزی شده شدت میگیرد.

ترور شخصیت از ترور فیزیکی بدتر است و این تروریستها باید به محاکمه کشیده بشوند.

چنین توهین هائی به آنچه که متعلق به تمامی بشر( و نه تنها به یک دین ویا تفکر خاص) است، توهینی به تمامی بشر و تاریخ انسان میباشد.

بکوشیم تا گذشته و گذشتگان ارزشمند خود را با احترام نگاه کرده ارج نهاده و بزرگ شماریم تا خود را بزرگ کرده باشیم و سرمشق خوبی برای آیندگان بشویم.

                                                      جنبش روشنفکری ایران

                                                              سپتامبر2007     شهریور 1386 

Intellectualism.movement-iran@hotmail.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *