طرح صیانت از حقوق مردم در فضای مجازی!

   اخیرا طرحی در خصوص کنترل اینترنت (واتس‌آپ، اینستاگرام و…) در مجلس ایران مطرح شده که بعضی اجرای آنرا تا مرحله سرنگونی رژیم توسعه می‌دهند.

   طرح چند سال قدیمی است ولی اینکه اکنون در روزهای پایانی دولت روحانی مطرح شد سئوال برانگیز است.

    سئوال برانگیزتر آنستکه هرآنچه این روزها مطرح می‌شود، سئوال برانگیز، مسئله‌دار و یا جنجال‌برانگیز می‌شود. چرا چنین می‌شود؟

در خصوص طرح صیانت فضای مجازی:

   – آیا اجرای این طرح این چنین برای اقتصاد کشور خطرناک است که عده‌ای (مخصوصا در جناح‌های قدرت در رژیم) در برابر آن تا سرنگونی رژیم پیش می‌روند؟

   – منافع کدام جناح با این طرح به خطر می‌افتد و منافع کدام تامین می‌شود؟ و چرا؟

   – اساسا این طرح چیست و چرا باید و یا نباید اجرا بشود؟

   – نقاط ضعف و قدرت آن چیست؟

   متاسفانه همانند تقریبا همه موارد، موضع‌گیری‌های مردمان برپایه مطالعه و تحقیق نیست؛ بلکه عموم مردم بدنبال حرف‌هائی می‌روند که از دهان دیگران صادر می‌شود. طنز ماجرا آنجاست که فکر می‌کنند این حرفهائی که شنیده‌اند و طوطی‌وار تکرار می‌کنند حرف‌های خودشان است و نمی‌دانند که شستشوی مغزی شد‌ه‌اند. این داستان کاملا روشن است وقتی می‌گوییم آزادی بیان نیست یعنی صحبت‌هائی که در سطح گسترده در میان مردمان پخش می‌شود طرح‌های قدرتمندان است، چه آنها که درون کشور هستند و چه آنها که بیرون کشورند و یا دولت‌های دوست یا دشمن.

   البته انتقاد اصلی بر مردم نیست زیرا آنها هرکدام مشغول کاری دیگر هستند و این چنین کارها را به آنهائیکه سیاسی یا متخصص هستند سپرده‌اند.

   سیاسیون نیز بواسطه وابستگی و یا نداشتن فلسفه‌/خط مشی/تفکر سیاسی دقیق و انسانی، نظراتی در جهت منافع گروهی خود و یا از روی عدم دانش می‌دهند.

طرح مجلس چه می‌گوید!

   بعضی از نمایندگان مجلس می گویند برای صیانت یا حفاظت ازحقوق مردم در برابر قدرت‌های بزرگ اینترنتی مانند “واتس آپ”، “اینستاگرام” … باید مقرراتی گذاشت و با آنها به توافق رسید و آنها را به ایران آورد.

مخالفین چه می‌گویند!

   اینها می‌گویند این طرح هم آزادی بیان را محدود می‌کند و هم کارهائی را که توسط این اپلیکشن‌ها ایجاد شده‌اند به تعطیلی و در نتیجه بیکاری تعدادی مردمان می‌کشاند.

از آخرین نکته شروع کنیم!

   اعتراضات مخالفین آنجا که اشاره به بیکار شدن تعدادی از مردمانی می‌شود که با این اپلیکشن‌ها فعالیت اقتصادی دارند درست است لیکن، باید به یک نکته توجه دقیق کرد:

   اگر در حال حاضر که تعداد اندکی از مردمان کشور (و نه اکثریت غالب)، گردش اقتصادشان بر کار با این دسته اپلیکشن‌هاست داستان را اینچنین حساس می‌بینید، باید توجه بکنید که در صورت گسترده شدن این شکل از گردش اقتصادی، اگر دولت کنترلی بر آن نداشته باشد، تمام قدرت بدست شرکت‌های بین‌المللی خواهد افتاد که هرگاه بخواهند با بستن آنها تمام اقتصاد کشور را فلج می‌کنند.

   البته ظاهرا برای اینکه آنها سریعا، رسما و گسترده  وارد ایران بشوند باید مقرراتی باشد و دولت با آنها به توافقاتی برسد.

   در صورت گسترش فعالیت‌های اقتصادی کشور از طریق اینترنت و اینکه تمام کنترل اینترنت در اختیار سایر کشورها باشد یعنی طناب دار را بدست دیگران دادن. این کار بسیار خطرناک‌تر از آن است که امروز آمریکا با بستن راه‌های اقتصادی (مبادلات بانکی‌) می‌کند. زیرا هم اکنون ایران می‌تواند مقداری از تحریم‌ها را دور بزند و درون کشور نیز روابط اقتصادی مردمان با هم‌دیگر برقرار است. اما اگر همه اقتصاد یا اساس اقتصاد کشور و حتی روابط فرهنگی و سیاسی (که آنها نیز توسط همین اپلیکشن‌ها برقرار می‌شوند) و… تمام کلیدها بدست سرمایه‌داران کشورهای استعمارگر/استثمارگر داده شود، بی تدبیری یا دیوانگی محض است.

   نتیجه‌گیری بسیار ساده است. با همان استدلالی که می‌گویند دولت همه را زیر کلید می‌برد و بعضی اقتصادهای برپایه “واتس آپ” و… را نابود می‌کند به سادگی می‌تـوان نتیجه گرفت که درآینده با گسترش این اپلیکشن‌ها تمامی روابط اقتصادی درونی کشور به دست دشمنان خارجی سپرده خواهد شد که در نتیجه رهائی از این استعمار/استثمار سوپر نوین شاید ممکن نباشد.

و هیچ دولت/رژیم دیگری با هر دیدگاهی هم جایگزین این رژیم بشود نمی‌تواند از این بند رها بشود. میراثی شوم است که به آیندگان به ارث می‌رسد.

   چند سال پیش که آمریکا قصد حمله به عراق را داشت ۲۴ ساعت پیش از حمله تمام ارتباط‌های این کشور از طریق ساتلیت‌ها را قطع کرد. از نظر نظامی این یعنی شکست کامل عراق پیش از جنگ، و بهتر بود که عراق وارد جنگ نمی‌شد و خود را تسلیم می‌کرد ولی چون صدام حسین به فکر جان خود بود کشور را درگیر جنگی طولانی کرد و…

حال نیز اینچنین است.

   ایران و یا هرکشور دیگری می‌بایست پیش از اینکه تمام قدرت خود را نادانسته در اختیار قدرتی استعمارگر/استثمارگری بدهد که هیچ رحمی بر او نخواهد کرد (و مسلما با دیدگاه غیر انسانی/ضد انسانی ثروتمندان بین‌المللی حاکم بر این کشور هرگاه بخواهند با قطع اقتصاد کشور باعث مرگ میلیون‌ها نفر بشوند)، باید راه چاره‌ای بیابند.

   هم اکنون در کشورهای اروپائی قوانینی برقرار است که اجازه کنترل بیش از حد را به شرکت‌های بین‌المللی اینچنینی نمی‌دهد، هرچند آنها نیز کاملا آزاد نیستند.

نکته:

   اینکه بعضی تصور می‌کنند امثال “ایلان ماکس” و “ذاکر بری” و “بیل گیت” بواسطه هوش سرشار یکباره اینهمه ثروتمند شده‌اند ناشی از بی اطلاعی یا همان سانسور است که در جهان حکمفرماست. تمام آنچه این افراد انجام می‌دهند طرح‌هائی بوده که وجود داشته‌اند و این افراد آنها را از سایرین گرفته یا دزدیده‌اند. نکته اینجاست که برای پیشبرد این طرح‌ها درسطح جهانی نیاز به سرمایه گذاری‌های بسیار کلان (چند صد میلیون یا چند میلیارد دلاری) همراه با داشتن نفوذ دراکثریتی از کشورهای جهان است.  وگرنه بعضی مثلا شیوخ عرب پول‌های زیادی دارند ولی ابدا اجازه استفاده از آنها بهر شکلی می‌خواهند را ندارند. پول‌های آنها دربانک‌های آمریکا و زیر کلید یهودیان صهیونیست است و اینها هستند که برای پول‌های شیوخ تصمیم می‌گیرند.

   سرمایه‌گذاری‌ها در چنین سطحی برای افرادی با جیب خالی (که صاحبان اصلی آن ایده‌ها بودند) ابدا امکان نداشت. پس سرمایه‌داران بزرگ بین‌المللی (اینوسترها، هولدینگ‌های بین المللی) وارد کار شدند و البته برای اینکار افرادی از خودشان (صهیونست‌های معتقد و وابسته و یا فراماسیونرها) به استخدام ‌آوردند که نام بعضی از آنها در سطور پیش آورده شد.

جنگ‌های آینده چگونه خواهند بود!

   می‌توان تصور کرد که جنگ‌های آینده گرم نباشد بلکه قدرتمندان با کنترل کشورها از طریق اینترنت و… همه چیز کشورهای ضعیف را در دست خواهند گرفت.

با در اختیار داشتن فضا و با کمک ساتلیت‌ها می‌توان نبض اقتصاد و تمام ارتباطات کشورها و مردم را در دست گرفت. کافیست برای یک روز از این طریق آب و برق کشوری را قطع کرد  یا تمام ارتباطات میان مردم را قطع کرد و یا ارتباط میان ارگان‌های دولتی و غیر دولتی را قطع کرد و… آنگاه آن دولت کاملا خلع سلاح می‌شود.

   حاکمان کشورها را نیز بهمین سادگی می‌توانند ذلیل بکنند و تمام سرمایه‌ آنها را از بانک‌ها بربایند. مخصوصا اگر پول‌ها در بانک‌های غرب باشند، بسیار ساده تحت عنوان جعلی “هکر” به آسانی آنها را منتقل بکنند و صدها کار دیگر که می‌توانند انجام بدهند بدون اینکه نیازی به هزینه نظامی داشته باشند.

   با بهم ریختن سیستم بانکی کشورها مثلا با جابجا کردن پول‌های حساب‌های شرکت‌ها، موسسات و مردم عادی به یکدیگر، تمام اقتصاد کشور را می‌توانند فلج بکنند و یک آشوب و بلوای غیر قابل کنترل براه بیندازند. تمام اینها را هم می توان به هکرها نسبت داد، یا در یک حالت خصومت علنی، کشورهای قدرتمند علنا اینکار را برعلیه کشوری ضعیف اجرا بکنند.

    آنها که صاحبان ساتلیت‌ها و کنترل بر اوضاع هستند به سادگی می‌توانند دسترسی کشورها به ساتلیت‌ها برای ضربه متقابل بر خودشان را ببندند و سپس به آسانی به آنها ضربه بزنند.

جنگ‌های غیر گرم/سرد/نرم آینده اینچنین خواهند بود.

   چین برای جلوگیری از این خطر و افتادن در چاهی به این گودی، فیس بوک و بسیاری دیگر را ممنوع کرد و برچسب دیکتاتور خورد، زیرا زیر بار نرفت؛ ولی توانست انواعی از خودش را جایگزین کند و بواسطه گستردگی کشور با جمعیتی میلیاردی، موفقیت‌هائی بدست آورده است.

   چین ساتلیت‌های خودش را فرستاد و حتی اپلیکشن‌هائی در سطح جهانی ارائه داد. همین چیزهاست که فریاد غرب را در آورده و به حرف‌های عامه فریب “دمکراسی، حقوق بشر و…” و اتهام به چین در مورد اینکه چنین و چنان خواهد کرد، یعنی تمام آن اعمالی که خود آنها چند قرن کردند و هنوز ادامه می‌دهند و در نظر دارند فراتر از آن انجام بدهند.

   غرب از این رقیبی که سعی دارد خدماتی را به جهان عرضه بکند و برنامه‌های استعماری/استثماری آنها را با تهدید روبرو کرده است، بیم و نفرت دارد.

نتیجه:

   اینکه مخالفین طرح صیانت می‌گویند نباید سانسور را برکشور اعمال کرد امر کاملا  درستی است زیرا اعمال سانسور منجر به حذف بسیاری نظرات خوب و اساسی و خارج از منافع گروهی که می‌تواند بزرگترین ضربه را به  کشور بزند، می‌شود.

   جنبش روشنفکری- ایران همواره اعلام کرده است؛ کارهای هرکشوری باید توسط متخصصین غیر وابسته/گروه‌گرا، وطن پرست/ملی‌گرا صورت بگیرد.

   در مورد ورود گسترده اینترنت در سیستم کشورها، آنها باید هشیار و آینده‌نگر باشند.

   آینده‌نگری در چنین مورد حساسی که سلطه‌گران می‌توانند تمام قدرت اقتصادی، سیاسی، نظامی کشورها را در اختیار بگیرند باید توسط متخصصین این رشته صورت بگیرد و سپس در اختیار سیاسیون برای تصمیم گیریی نهائی گذاشته و یا حتی به رای‌گیری عمومی بگذارند.

   این استعمار و استثمار نوین است که باید با آن مخالفت و مبارزه کرد و حتی   کشورهائی که برعلیه آن هستند، می‌بایست متحد بشوند.

   همچنین باید کار کنترل و محدود کردن این دسته شرکت‌های بزرگ بین‌المللی را به سازمان ملل و مراجع بین‌المللی کشاند و تعهدات بین‌المللی را بمیان آورد.

   ضربه زدن به منابع و … کشورها از طریق اینترنت توسط هرکشوری یا فردی یا سازمانی صورت بگیرد، می‌بایست جرمی بین‌المللی به حساب آمده  و برعلیه آن اقدام بشود.

   باید نگران آن بود که بااین طریق می‌توان انواع خطرناک ویروس‌ها و… را منتشر کرد یا ضربات گوناگون خطرناک دیگری را بر مردمان وارد آورد.

نکته آخر:

  همه آنچه در اینترنت (ای میل‌ها، واتس‌آپ، اینستاگرام، گوگل و…) می‌آید در سرورهای اصلی هست و سازمان‌های امنیتی آمریکا و اسرائیل بر آنها حاکمیت/تسلط/اشراف دارند.

   اینترنت در ارتش و سازمان‌های خاص در آمریکا بود و زمانیکه می‌خواستند آن را در اختیار عموم مردم جهان قرار بدهند همه شیوه‌های کنترل و جاسوسی را بررسی و اجرا کردند.

   اساسا اینترنت را بعنوان نوع نوین و بی هزینه جاسوسی ارائه کردند تا ضمن جاسوسی و در اختیار داشتن همه چیز، در‌آمد نیز داشته باشند.

   بر همین اساس از این اپلیکشن‌ها نیز نه تنها استفاده جاسوسی می‌کنند بلکه طرح‌ها و برنامه‌های دیگری را هم برای آینده در نظر دارند که اگر کشورهای مختلف هشیار نباشند یک موقع متوجه می‌شوند که در دامی افتاده‌اند که رهائی از آن برایشان ممکن نیست.

   در چنین مواردی نیروهای وابسته یا ستون پنجم درون دولت‌ها جهت پیشبرد برنامه‌هایشان بسیار مهم هستند و البته زمینه فرار آنها (در صورت لو رفتن و…) از پیش ریخته شده است.

یازدهم امرداد ۱۴۰۰

دوم آگست ۲۰۲۱

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *